مدیریت ورزش کشور ما پیچیدگیهای خاص خودش را دارد و اینکه چه زمانی در مورد چه موضوعی صحبت کنید و به هر سؤالی چه جوابی دهید تا در صورت شکست و ناکامی، کسی یقه شما را نگیرد، خودش یک هنر و ویژگی است. البته از این حیث بسیاری از مدیران ورزشی ما پیشرو و صاحبسبک هستند و برای هر سؤالی جوابی دارند؛ از آن جوابها و وعدهها که امیدبخش و مثبت هم به نظر میرسد، ولی عملاً امیدی به اجرایی شدن وعدهها نیست و بعضاً حتی نمیتوانند دخالتی در ماجرا داشته باشند.
ناکامی در فوتبال ملی بحث جدیدی نیست هرچند در این بین تیمملی بزرگسالان لااقل با گرفتن سهمیه صعود به جامجهانی بخشی از انتظارات را برآورده میکند. اما تیم امید نیم قرن است که رنگ المپیک را ندیده و هر چهار سال یکبار این ناکامی تکرار میشود. این بحث آنقدر تکراری شده که دیگر حرف زدن از آن هم برای کسی جذابیتی ندارد، چراکه دیگر این واقعیت برای همه عیان شده که تیم امید را کسی گردن نمیگیرد! به وقت اعزام و بدرقه امیدها که میرسد همه هستند، عکس یادگاری میگیرند و وعده پاداش میدهند، ولی بعد دو، سه بازی و قطعیشدن حذفمان و تداوم حسرت رسیدن به المپیک، همه از پذیرفتن مسئولیت شانه خالی میکنند! کادرفنی چه ایرانی باشد و چه خارجی هزار و یک دلیل فنی و غیرفنی مطرح میکند، فدراسیون نیز سروته قضیه را با یکی، دو مصاحبه هم میآورد و بعد هم وزارت ورزش یک جلسه آسیبشناسی برگزار میکند؛ همین و تمام!
حالا از وزیر ورزش دوباره در مورد امیدها سؤال شده و دنیامالی پاسخ جالبی به آن داده است: «مشغول برنامهریزی برای تیم فوتبال امید و جوانان ایران هستیم. باید به مربیان جوان فرصت بدهیم و پوستاندازی کنیم. به هر حال فوتبال علم روز است. در واقع همه رشتهها اینطوری هستند. بنابراین ما امیدواریم بعد از ۵۰ سال شاهد این باشیم که تیم فوتبال امیدمان موفق به کسب سهمیه شود و بتواند در مسابقات المپیک شرکت کند. این یک انتظار خیلی معمولی طرفداران فوتبال و مردم از فدراسیون فوتبال و همه ماست.» تا جایی که ما میدانیم مسئولیت تیم امید برعهده فدراسیون فوتبال است، نه وزارت. حال این ابهام به وجود آمده که وزارت ورزش با چه رویکردی و چرا باید برای تیمهای امید و جوانان فوتبال برنامهریزی کند؟! فوتبال فدراسیون دارد و اتفاقاً این فدراسیون برخلاف دیگر فدراسیونها از هر لحاظ مستقل یا بهتر است بگوییم خودمختار است. همه ما میدانیم ۵۰ سال است فوتبال ایران نمایندهای در المپیک نداشته و با این روند در آینده هم نخواهد داشت. ضمن اینکه اصلاً تیمی به نام امید وجود خارجی ندارد و معمولاً چند هفته مانده به اعزام به مسابقات انتخابی این تیم با حواشی زیاد تشکیل میشود.ای کاش آقای وزیر در مورد این مسائل صحبت میکرد و برای یکبار هم که شده فدراسیون فوتبال را وادار به شفافسازی و پاسخگویی به مردم میکرد. با پولی که برای فوتبال خرج میشود و با این حجم از گردش مالی معلوم است که صعود به المپیک کمترین خواسته بحق مردم از این رشته است. اما با حلواحلوا گفتن که دهان شیرین نمیشود. وقتی نه تیمی هست، نه کادرفنی، نه اردو، نه بازی تدارکاتی و نه مدیران دلسوز و پاسخگو، چطور قرار است المپیکی شویم؟ همانطور که دنیامالی تأکید داشته فوتبال یک علم است و هر روز بهروز میشود، ولی ما نه علمش را داریم، نه مدیریتش و نه حتی مسئولانی که به فکر نجات تیم امید باشند.